نبرد رست‍ــــــــــــــــــم و جوم‍ـــــــــــــــونگ
وبگاه بهارنارنج

♥بهارنارنج♥

♥تحمل نداره نباشی♥...♥دلی که تو تنها خدا شی♥

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً



 

 

نب‍ــــــــــــرد رس‍ــــــــــــتم و جومون‍ـــــــــگ

 

کنون رزم جومونگ و رستم شنو، دگرها شنیدستی این هم شنو

به رستم چنین گفت اون جومونگ!

ندارم ز امثال تو هیچ باک

که گر گنده ای من ز تو برترم

اگر تو یلی من ز تو یلترم

رستم انگار بهش برخورد، یهو قاطی کرد و گفت:

منم مرد مردان ایران زمین

ز مادر نزادست چون من چنین

تو ای جوجه با این قد و هیکلت

برو تا نخورده است گرز بر سرت

جومونگ چشماشو اونطوری گشاد کرد و گفت:

تو را هیچ کس بین ایرانیان

نمی داندت چیست نام و نشان

ولی نام جومونگ و سوسانو

راهمه میشناسند در هر مکان

تو جز گنده بودن به چی دلخوشی

بیا عکس من را به پوستر ببین

ببین تی وی ات را که من سوژشم

ببین حال میدن در جراید به من

منم سانگ ایل گوکه نامدار

ز من گنده تر نامده در جهان

تو در پیش من مور هم نیستی

کانال ۳ رو دیدی؟ کور که نیستی

در اینحال رستم پهلوان، لوتی نباخت و شروع به رجز خوانی کرد:

چنین گفت رستم به این مرد جنگ

جومونگا ! تویی دشمنم بی درنـگ

چنان بر تنت کـــوبم ایـــن نعلبکی

که دیگر نخواهی تو سوپ، آبــکی

مگـــر تو نـــدانی که مـن کیستم؟

من آن (تسو) سوسولت! نیستم

منم رستم، آن شیر ایــران زمین

(بویو) کوچک است در نگاهم همین

بعد از رجز خوانی رستم پهلوان، جومونگ از پشت تپه ای که آنجا پنهان شده بود آمد:

جومونگ آمد از پشت تل سیاه

کنارش(یوها) مــادر بی گنـاه!

بگفت:هین! منم آن جومونگ رشید

هم اینک صدایت به گوشــم رسید

(سوسانو) هماره بود همسرم

دهــم من به فرمان او این سرم

چون او گفته با تو نجنگم رواست

دگر هر چه گویم به او بر هواست!

و بعد از حرفهای جومونگ درد دل رستم آغاز گردید:

و این شد که رستم سخن تازه کرد

که حرف دلش گفت (پس کو نبرد؟!)

بگفت ای جومونگا که حرف دل است

که زن ها گـــرفتند اوضــاع به دست

که ما پهلوانیم و این است حالمان

که دادار باید رسد بر دل این و آن!

و اینچنین شد که دو پهلوان همدیگر را در آغوش گرفتند

و بر حال خود گریه سر دادند:

بگذار تا بگرییم چون ابر در بهــــــاران

کز سنگ ناله خیزد بر حال ما جوانان!

 


نظرات شما عزیزان:

مصطفی
ساعت4:05---30 خرداد 1392
خیلی خوب با این شعر نشون دادی که ما اسطورهای خودمونو فراموش کردیم رفتیم سراغ اسورهای تخیلی دیگران متنت بسیار عالی بود

♣ ™Ehs@n ♣
ساعت18:13---12 خرداد 1392
بیا دیگه خب

♣شیـ♥احسان♥ـطون♣
ساعت19:34---8 ارديبهشت 1392
سلام آجی...خوبی؟؟؟

بدو بیا که صاف و سادرو دوباره زدم....

شیطون وارد میشود...

بازگشت صاف و ساده...



مطهره
ساعت16:25---15 فروردين 1392
سلام مرسی به خاطر نظرت
منو با نام ترنم باران بلینک و به منم بگو تو رو با چه نامی بلینکم
منتظرت هستم
بای عزیزم


پویا
ساعت12:10---14 فروردين 1392
سلام آبجی هم تولدت مبارک هم سال نو مبارک

تازه شم سیزده بدر هم مبارک
پاسخ:سلام داداش بزرگه ستاره ی سهیل شدی نیستی....ممنونم داداش عید شماهم مبارک


داداش
ساعت15:21---11 فروردين 1392
ديدي روز تولدت اومدم؟؟؟؟

تولدت مبارك دختر خوب...

ايشالا هرچي از خدا ميخواي بهت بده...

ايشالا هميشه بخنديو احساس خوشبختي كني...

بفكرو به يادتم هميشه عزيز داداشي


ahmad
ساعت11:22---11 فروردين 1392
dooset daram khaili zyad
پاسخ:ممنونم عزیزم


ahmad
ساعت11:14---11 فروردين 1392
tavalodet mobarak

ahmad
ساعت11:12---11 فروردين 1392
tavalodet mobarak goli

Dous....,.,...,
پاسخ:فدات بشم ممنونتم عزیزجونم.


داداش
ساعت17:57---9 فروردين 1392
ای مسخره

داداش
ساعت17:56---9 فروردين 1392
شاید نتونم اونموقع بیام...



آجی پیشاپیش تولدت مبارک...



ایشالا هرچقد دوسداری عمر کنی اما عمر با عزّت...



ایشالااااااااااااااااااااااا ااا
پاسخ:قربون داداشم...بوس


داداش
ساعت17:54---9 فروردين 1392
شیطون باحال بود....

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



════════ ೋღ♥ღೋ ════════








یا حسین-بهارنارنج